اللهمَ عجّل لولیکَ الفَرَج

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

در شهر یکی کَس را هشیار نمیبینم...!

28 فروردین 1395 توسط banoo_313

از ( مالک بن دینار ) سبب توبه اش را پرسیدند . گفت : دخترکوچکم را خیلی دوست داشتم . دخترم 2ساله بود که مرد ! خیلی غصه دار شدم,یک شب جمعه شراب خوردم و بی نماز خوابیدم.

خواب دیدم قیامت شده و یک افعی بزرگ و سیاه افتاده دنبالم.

فرار کردم به سمت جهنم!! پیرمردی را بین راه دیدم و گفتم کمکم کن. گفت : نمی توانم, ضعیفم,به سمت کوه برو!

دختر خردسالم به فریادم رسید…گفت راه نجات یاد خدا و بندگی اوست …!

دخترم گفت : ان افعی اعمال بد تو بود…بزرگ و قوی

و ان پیرمرد اعمال خوب تو…ضعیف و فرتوت…!

مالک بن دینار می گوید : بیدار شدم و بیدار شدم…!

می گویند عمر واقعی انسان از زمانی محاسبه میشود که به خودش امده و بیدار شده باشد…

اما

بقول ایت الله مجتهدی رحمه الله : اگر اینطور باشد باید گفت ما غالبا سقط جنین میشویم.چون اصلا عمری نداریم…!!!


دعا کنیم بیدار شویم , چیزی بفهمیم و بعد بمیرم…


 

 

 نظر دهید »
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

اللهمَ عجّل لولیکَ الفَرَج

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اخلاق
  • مناسبت ها
  • حجاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

ساعت

���� ���

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس